ندای آبپخش

وبلاگ خبری ائتلاف خبرنگاران آّبپخش-اتاق خبر آبپخش- /ارتباطات مردمی 09361757939(nedayeabpakhsh@yahoo.com)

ندای آبپخش

وبلاگ خبری ائتلاف خبرنگاران آّبپخش-اتاق خبر آبپخش- /ارتباطات مردمی 09361757939(nedayeabpakhsh@yahoo.com)

محمد رضایی / خواص، عوام، عبرت‌ها و نقشه راه

تاریخ خود جوابگوی همه این چراهاست وقتی رسیدن به گندم های « ری» توجیه کننده شقی ترین اعمال می شود نتیجه جز این نیست که پیکر مطهر فرزند رسول خدا را زیر سم اسبان یاران دیروز پدرش تماشا کنیم . 

 

برای مطالعه مقاله سیاسی همشهریمان به ادامه مطلب مراجعه کنید

محمد رضایی|خواص، عوام، عبرت‌ها و نقشه راه

تاریخ خود جوابگوی همه این چراهاست وقتی رسیدن به گندم های « ری» توجیه کننده شقی ترین اعمال می شود نتیجه جز این نیست که پیکر مطهر فرزند رسول خدا را زیر سم اسبان یاران دیروز پدرش تماشا کنیم .

محمد رضایی:

 نگاهی به تاریخ پر فراز و نشیب اسلام و عبرت گیری از این وقایع و حوادث نقشه راهی بس گرانبها برای حال و آینده است وقتی به حوادث بعد از رحلت پیامبر می نگریم شروع جریان انحراف از خط اسلانم ناب را مشاهده می کنیم و سالها بعد که امیر المومنین حکومت را دردست می گیرد با جریان خواصی مواجه می شود که از افکار و اندیشه های ناب اسلامی فاصله گرفته و حب دنیا، ثروت اندوزی ، و قدرت پرستی آنها را گرفتار خویش ساخته است.

نگاهی به تاریخ پر فراز و نشیب اسلام و عبرت گیری از این وقایع و حوادث نقشه راهی بس گرانبها برای حال و آینده است وقتی به حوادث بعد از رحلت پیامبر می نگریم شروع جریان انحراف از خط اسلانم ناب را مشاهده می کنیم و سالها بعد که امیر المومنین حکومت را دردست می گیرد با جریان خواصی مواجه می شود که از افکار و اندیشه های ناب اسلامی فاصله گرفته و حب دنیا، ثروت اندوزی ، و قدرت پرستی آنها را گرفتار خویش ساخته است دراین میان اقدامات عملی مولا علی (ع) در برکناری فرمانداران فاسد و اجرای عدالت در برابر غارتگران بیت المال و سخت گیری به آنها در بازگردندن این اموال ناخوشنودی خواص دنیا پرست را فراهم ساخته ودر پی دسیسه های معاویه و یارانش شعله های جنگ اصحاب جمل شعله ور می شود

بازیگردانی های دورادور معاویه و عمروعاص در جنگ جمل و غفلت خواص دنیا زده زمینه تقابل امام برحق با طبقه اشرافی جدید شکل گرفته از یاران قدیم پیامبر را فراهم می سازد .طلحه و زبیر که به روایت تاریخ ، بعد از مرگشان طلا های به ارث مانده از آنان را با تبر جهت تقسیم میان وارثان تکه تکه می کردند .همان کسانی بودند که روزگاری با شمشیرهایشان غبار غم از صورت پیامبر می زدودند آنان که القابی همچون سیف الاسلام و شیخ الاسلام از پیامبر کسب نموده اند اینک در این فاصله بعد از رحلت پیامبر تا به خلافت رسیدن حضرت علی (ع) چنان تغییری کردند که عدالت علی بر ایشان بسیار سخت و غیر قابل تحمل می نمود آنان که خود بارها شاهد تا کیدات مکرر پیامبر در خصوص اینکه علی با حق است و حق با علی است بودند عرصه را در فکر و اندیشه به زر و زور و تزویر باختند و مال و فرزند حاکم بر فضائلشان گردید تا جایی که علی (ع) فرمود :زبیر با ما اهل بیت بود تا زمانی که فرزند نا خلف اش عبد الله بزرگ نشده بود  .

و نگاهی دوباره به تاریخ حکومت عادلانه مولی علی (ع) و شخصیت مذبذب ابو موسی اشعری چنین می نماید که ابو موسی فردی ثروتمند و ساده لوح بود تا جائیکه اموال گرانبهای منقولش را چندین ناقه جا به جا می کرد حال چنین فردی که حب دنیا او را احاطه کرده با فشار خواص بی بصیرت و فریب خوردن عوام و فشاره وارده بر مولا علی (ع)  برابر عمرو عاص می نشیند تا سرنوشت خلیفه مسلمین را مشخص نماید ترس از عدالت علی (ع) و حب دنیا پرستی ابو موسی و وسوسه های مکارانه عمر و عاص سرنوشت تاریخ را طوری رقم می زند که فرزند منافق ترین فرد عرب پس از ماجرای حکمیت بر حکومت خویش بر شام ادامه می دهد و با جنگ های روانی و تبلیغاتی علیه امام مسلمین سعی می کند پایه های حکومت امام علی (ع) را سست نماید .

شهادت مولا علی(ع) و صلح اجباری و مصلحتی امام حسن(ع) و سپس شهادت ایشان جبهه نفاق را قوی تر می سازد انحراف وبی بصیرتی خواص  و در پی آن گمراهی عوام در آن سالها پی در پی جریان حق را تضعیف و حاکمیت باطل را باعث می گردد .

خواص مذبذب

خواص مذبذب از اسلام و قرآن فقط عربی بودن آن و از فرمایشان پیامبر تصویری فراموش شده و غیر واقعی که ساخته ذهن دنیا زده شان بود را ارئه می دادند.و همین افراد این بار جهت احیای خویش به بیعت با امام حسین (ع) پرداختند .به روایت اسناد تاریخی بسیاری از کسانی که جریان نامه نوشتن به امام حسین(ع) را مدیریت کردند اعتقادشان این بود که دوره یزید گذشته است و زمان ، زمان به حکومت رسیدن حسین (ع) است و به این واسطه می توانند خود را از سلطه اهالی شام فارغ ساخته و مجدداَ احیا نمایند .

لکن ماجرا شکل دیگری پیدا کرد آن گاه  که ابن زیاد خبردروغین در راه بودن لشکر بزرگ شامی را داد. پس آنها به یک باره رنگ عوض کردند و اکثر جمع کنندگان امضا خود مروج اختلاف در میان عوام شدند و جبهه حق را تضعیف نمودند .

و باز تاریخ شاهد است که وقتی هانی را گرفتند و به دار الاماره آوردند و او را شکنجه دادند طایفه او که از بزرگترین و شجاعترین طوایف بود دور تا دور دار الاماره را گرفتند تا بزرگ خویش را آزاد سازند اما اینبار نیز مکر ابن زیاد با کمک خواص دنیا زده کارگر افتاد ابن زیاد با توسل به تهدید و تطمیع و بیان مطالبی خلاف واقع توسط قاضی شریع، توانست عوام را منحرف و بزرگشان را زیر شکنجه نگه دارد  مردم هم که تا آن زمان تابلو  قضاوت قاضی شریع را دیده بودند و این تابلو را برگرفته از حکم مولا علی (ع) در انتخاب قاضی شریع به این مسند می دیدند  پس دیگر تابلو شخصیت جدید قاضی شریع را که ساخته حب دنیا و ترس از حاکم بود را مشاهده نکردند و باز از نقشه راه باز ماندند.

و در ادامه خیانتهای خواص وقتی که به گذشته سلیمان ابن صرد خزایی  بر می گردیم می بینیم که ایشان در جنگ جمل جزء ساکتین و در جنگ صفین در لشکر مولی علی (ع) و در جنگ میان امام حسن(ع) و معاویه مجدداَ بی طرفی اختیار نموده

و باز در دعوت از امام حسین (ع) به کوفه به بزرگ نامه نویسان کوفه مشهور شد اما در بیعت با نماینده امامجزء اولین شخصیتهای بی بصیرتی بود که نوع اقدام و اعمالش کمک شایانی به نقشهای ابن زیاد جهت تسلط بر کوفه و شهادت مسلم ابن عقیل نمود تا جائیکه ابن زیاد از سکوت او کمال سوء استفاده را نمود از این رو عمال ابن زیاد شایع کردند که اگر حسین بر حق است پس چرا سلیمان ابن صرد خزایی که خود بزرگ نامه نویسان کوفه است از بیعت با مسلم سرباز می زند اگر چه بعد از شهادت امام حسین(ع) سلیمان پشیمان گشته و گروه توابین را به وجود آورد ودر این راه شهید شد اما سئوال اینجاست که اگر سلیمان در زمان مناسب خویش بصیرت لازم را داشت و در مسیر حق محکم گام بر می داشت و نقشه راهی را که پیامبر فرا روی قوم عرب و مسلمین قرار داده بودند کنار نمی گذاشت آیا باز هم تاریخ شاهد شهادت یاران حق و پیروزیهای ظاهری و حاکمیت یافتن اسلام ابو سفیانی می بود؟ و آیا حرکت با تاخیر خواص ارزش  تاثیری خود را در حاکمیت جریان حق از دست نمی دهد و آیا این حرکت های امثال توابین جبران بی بصیرتی های دیروزشان را خواهد نمود ؟

با نگاهی به دوران سراسر مظلومیت مولی علی (ع) و شهادت مظلومانه امام حسن (ع) و واقعه جانسوز عاشورا خود بیان کننده همه چیز است و به تنهایی تاریخی بس ارزشمند اما اسفناک در برابر تمام تاریخ است .

هنوز فریاد پیامبر در کوچه پس کوچه های مدینه و مکه طنین انداز بود که، من از میان شما می روم اما دوچیز را به امانت در میان شما می گذارم یکی قرآن و دیگری اهلبیتم،و راه سعادت یاران را در پیروی و تمسک همزمان به این دو می دانست و می فرمود این دو تا قیامت باهم هستند اما مگر چقدر فاصله بود میان بالا بردن دست مولا علی(ع) توست پیامبر در غدیر خم تا سرهای بالا رفته بر نیزه امام حسین و یاران اش در ظهر عطشناک نینوا، آیا می شود باور کرد که شاهدان غدیر خود رقم زننده سر بر فراز نیزه رفته فرزندابو تراب باشند!؟

تاریخ خود جوابگوی همه این چراهاست وقتی رسیدن به گندم های « ری» توجیه کننده شقی ترین اعمال می شود نتیجه  جز این نیست که پیکر مطهر فرزند رسول خدا را زیر سم اسبان یاران دیروز  پدرش تماشا کنیم .

وقتی حب اهلبیت وبصیرت در دل باشد  نقشه راه پیش روی انسان قرار می گیرد اگر چه تا دیروز چون «حر» در مقابل حسین (ع) صف آرایی نموده باشی .باز در آخرین لحضه سعادت را حضور در کنار امام خویش خواهی یافت و اگر چنین نباشد باز تاریخ تکرار مظلومیت یاران حقیقت خواهد بود .

وحال امروز ما هستیم و تمام این حوادث و اتفاقات ، امروز ماییم و جانشین بر حق امام معصوم ، امروز ماییم و باز خیانت  و بی بصیرتی برخی خواص و احکام رنگارنگ دیروز و امروز آنها در مصادر مختلف حکومت اسلامی ، وچه زیباست که این ملت همه بابصیرتند و نقشه راه آنان رهنمود های ولی فقیه زمانشان می باشد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد