نوروز میآید
تا گرد غفلت را از رخسارمان بشوید
و از خوابهای دراز خرگوشی بیدارمان کند
تا بدانیم که ایستایی و رکود ، شیوه مرداب است
وقتی غبار تیرگی و کینه را از روح و جانمان تکانده باشیم
در دلهای آفتابیمان
هفت سین سلام و سادگی گسترده خواهد بود
بوی سبزه در فضای رنگارنگ سفره میپیچد
عطر سیبهای سرخ
جای دیگری میان این همه ، باز میکند
دلهای یکرنگ و باصفا
آماده میشوند تا به ثانیههای تازه زندگی وارد شوند
تیک تاک ساعت
فضای پرسکوت خانه را پر میکند
چیزی به ثانیههای آغازین سال نو نمانده است
یک سال گذشت و واپسین ثانیه
فاصله میان زمانها را دو نیمه کرد
چشمها به روشنی باز میشوند
و دلها به یکدیگر نزدیک و قلبها آرامش دوباره مییابند
در حلول سال نو
و دلگرم به آتیههای مهربانی و صفا میشود
احساس بهار ، نیلوفرانه بر اندام طبیعت میپیچد
و زمستان کوچ میکند
یا مقلب القلوب !
قلبهای زنگار گرفتهمان را
به یادت به رودخانه روشنی میسپاریم
و در تار و پودش بذر مهر میباشیم
ای تدبیرکننده روز و شب
ای تغییردهنده حالها !
یاریمان کن تا با سلاح عشق و صداقت و ایمان
به بهترین حالها دست یابیم . . .
عید نوروز بر تمامی اهالی شریف بخش آبپخش مبارک